امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ سیدعلی حمیدهکیش :
منطقه غرب آسیا بار دیگر در آستانه فصلی تازه از تحولات سیاسی قرار گرفته است. آتشبس در غزه، صدور «بیانیه تهران» در این خصوص و دعوت رسمی مصر از رئیسجمهور ایران برای حضور در نشست صلح شرمالشیخ، نشانههایی از شکلگیری گفتوگویی نو در میان قدرتهای منطقهای است ؛ گفتوگویی که میتواند به کاهش تنشهای تاریخی و بازتعریف روابط در خاورمیانه بینجامد. با این حال، تصمیم دولت ایران برای رد این دعوت، موجی از واکنشها و تفسیرهای گوناگون را در محافل سیاسی و رسانهای برانگیخته است.
دولت ایران در توضیح اقدام خود اعلام کرد که در شرایطی که آمریکا و برخی کشورهای غربی ضمن مشارکت در جنگ دوازده روزه اخیر، همچنان ملت ایران را تحت فشار تحریمها و تهدیدها قرار دادهاند، حضور در چنین نشستی را موجه نمیداند. از نگاه دولت، پذیرش این دعوت در چنین فضایی میتوانست نوعی مشروعیتبخشی به سیاستهای خصمانه علیه کشور تلقی شود. این موضع، از حیث دفاع از عزت ملی قابل درک است، اما از دید بسیاری از کارشناسان، میتواند در عمل فرصت اثرگذاری ایران بر معادلات منطقهای را کاهش دهد.
دیپلماسی، ابزار قدرت است؛ نه جایگزین آن:
سیاست خارجی زمانی کارآمد است که بتواند میان اصول و واقعیتها توازن برقرار کند. دیپلماسی به معنای تسلیم در برابر قدرتهای خارجی نیست، بلکه هنر استفاده از گفتوگو برای کاهش تهدیدها و افزایش فرصتهاست. تجربه نشان داده است که کشورهایی چون ویتنام، چین یا حتی کره شمالی، در عین مقاومت در برابر سلطهطلبی غرب، همواره از مسیر مذاکره برای تثبیت منافع خود بهره بردهاند. در مقابل، هر زمان که کشورها از گفتوگو فاصله گرفتهاند، هزینههای اقتصادی و امنیتی سنگینی را متحمل شدهاند.
ایران با موقعیت ژئوپلیتیکی ممتاز، منابع غنی انرژی و عمق تاریخی و فرهنگی خود، در جایگاهی نیست که بتواند از صحنه دیپلماسی کنار بماند. حضور فعال در نشستهایی چون شرمالشیخ، نه به معنای عدول از اصول، بلکه فرصتی برای بیان دیدگاه مستقل و انسانی جمهوری اسلامی درباره فلسطین و آینده منطقه است. غیبت ایران، خواه ناخواه، عرصه را برای روایتهای دیگر قدرتها باز میگذارد و این به زیان ملت ایران خواهد بود.
از تقابل تا تعامل؛ تجربه تاریخی ایران:
تاریخ معاصر ایران گواهی روشن بر این واقعیت است که کشور هرگاه از مسیر گفتوگو و تدبیر عبور کرده، توانسته از بحرانهای بزرگ خارج شود. پذیرش قطعنامه ۵۹۸، پایان جنگ با عراق، گفتوگوهای منطقهای دهه ۷۰ و حتی مذاکرات برجام در دهه گذشته، همگی تجربههایی از تصمیمهای دشوار اما خردمندانه بودهاند. ایران هرگز با مذاکره از اصول خود عدول نکرد، بلکه در پرتو آن توانست بخشی از فشارها را کاهش دهد و تصویر واقعگرایانهتری از خود در جهان ارائه کند.
در شرایط کنونی نیز، تکیه صرف بر منطق تقابل، نمیتواند پاسخگوی پیچیدگیهای ژئوپلیتیک منطقه باشد. حضور در نشستهایی نظیر شرمالشیخ، میتواند نقطه آغاز گفتوگوهای تازه میان ایران، مصر، و حتی بازیگران فرامنطقهای باشد. ایران و مصر دو قدرت تاریخی با تمدنهای کهناند که ظرفیت شکلدهی به محور جدیدی از تعادل و عقلانیت در جهان عرب و اسلام را دارند.
پیامدهای غیبت تهران:
رد دعوت مصر، در نگاه بسیاری از ناظران منطقهای، بهعنوان نشانهای از تداوم سیاست فاصلهگیری ایران از روندهای چندجانبه تفسیر می شود. این تصمیم، در حالی اتخاذ شد که برخی کشورهای منطقه مانند عربستان، اردن و ترکیه تلاش دارند با بهرهگیری از دیپلماسی فعال، موقعیت خود را در نظم جدید منطقه تثبیت کنند. تداوم غیبت ایران در این عرصهها میتواند به تضعیف نقش تهران در آینده تحولات فلسطین و غرب آسیا منجر شود.
در عین حال، باید تأکید کرد که عزت ملی با انزوا تفاوت دارد. عزت در گرو حضور مقتدرانه، بیان صریح و تعامل هوشمندانه است، نه در کنار ایستادن و سکوت. جامعه جهانی امروز بر محور گفتوگو میچرخد و هر کشوری که در این میدان غایب باشد، ناخواسته اجازه میدهد دیگران درباره منافعش تصمیم بگیرند.
فرصت گفتوگو برای آینده ایران:
اکنون که بسیاری از دولتهای منطقه در پی بازسازی روابط و ایجاد سازوکارهای مشترک امنیتی و اقتصادی هستند، ایران باید از ظرفیت ژئوپلیتیکی خود برای ایفای نقش میانجی و قدرت متوازنکننده بهره گیرد. این امر تنها از مسیر گفتوگو، تعامل، و دیپلماسی فعال ممکن است.
در جهان امروز، قدرت صرفاً در زرادخانهها و میدانهای نبرد خلاصه نمیشود، بلکه در توان اقناع، مشارکت و تأثیرگذاری بر افکار عمومی و سیاستهای بینالمللی نهفته است.